زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

خدایا برای تو حرکت می‌کنم؛ تمام سعی خود را به کار می‌گیرم؛هدفمند و پرشور گام برم
زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

خدایا برای تو حرکت می‌کنم؛ تمام سعی خود را به کار می‌گیرم؛هدفمند و پرشور گام برم

اتاق بهم ریخته

وقتی از بهشتهای مختلف زندگی بیرون می افتیم یعنی یه جایی از ما خالیه….نمیشینیم پاش تا پرش کنیم

مثل لحظه ایه که وارد اتاق بهم ریخته مون میشیم و از شدت  کثیفی نمیدونیم از کجا باید شروع کنیم و میدونی بهترین کار چیه؟ به جای دائم فکر کردن ، دولا شیم و از همون جوراب مچاله شده دم تلویزیون شروع کنیم به جمع کردن تا بالاخره اتاق یه تغییری بکنه

الان باید از دم دست ترین جایی که عقلت بهت میگه شروع کنی …کلاسهای خودیاری بری…مرتب کنی درونت را وگرنه به سرعت اشتباهات جدیدی در راهند که تو را درمانده کامل کنند

دکتر شیری: لینک مطلب

7

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مطالعه

اینجانب را راهنمایی کرده بگویید شروع مطالعه با کدام کتاب باشه؟

 

 

عنوان کتاب

نویسنده

مترجم

انتشارات

انسان و سمبل‌‍هایش

کارل گوستاو یونگ

محمود سلطانیه

جام

زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند

کلاریسا پینکولا استس

سیمین موحد

پیکان

جهان هولوگرافیک

مایکل تالیوت

داریوش مهرجویی

هرمس

چگونه شخصیت سالمتر بیابیم

وین دایر

بدرالزمان نیک‌فطرت

نشر علم

باز هم من

ورنا کاست

تورج بنی صدر

لیوسا

وضعیت آخر

تامس و امی هریس

اسماعیل فصیح

نشر نو

ماندن در وضعیت آخر

تامس و امی هریس

اسماعیل فصیح

نشر نو

زن بودن

تونی گرنت

فروزان گنجی زاده

ورجاوند

بازی‌ها

اریک برن

اسماعیل فصیح

ذهن آویز

شفای کودک درون

لوسیاکاپا چیونه

گیتی خوشدل

پیکان

عقده مادر و روابط زن و مرد

رابرت جانسون

تورج بنی صدر

لیوسا

اسطوره، جام مقدس

رابرت جانسون

تورج بنی صدر

فرگان

در پی معنا

تامس نیگل

سعید ناجی/مهدی معین زاده

هرمس

راز سایه

دبی فورد

فرناز فرود

حمیدا

 

پ‌ن: انسان و سمبل‌هایش میدونم که هنوز زوده و هیچ به معنای واقعی حوصلۀ فلسفه رو ندارم یعنی کتاب « در پی معنا»

شما نظرت رو بده شاید با دلیل تو ببینم که لازم باشه و این دو کتاب رو بخونم


کتاب زن بودن: این کتاب برای من نوشته نشده؛ باید به شخصی که لازمش داره بدم

سفر

یک gps نصب کردم تو موبایلم

باهاش فرت و فرت میرم مسافرت به شهر و کشورهای جورواجور

زخم کهنه

زخم کهنه دردش زیاده به خصوص وقتی بوسش کنه

این 3قسمت وجودی من

همینطور که کودک درونم بیار شده والد درونم بیدار شده بود مطمئنم که خوابیده پلی احساس بدی،دارم فکر می‌کنم بالغه که داره بازی در میاره

شخصی تا حالا شنیده بالغ بازی در بیاره یا من قاطی کردم؟!

وقتی میگیم بالغ که صفات بالغ رو داشته باشه دیگه این وسط یه چی اضافه س

تکرار

وقتی احساست

سلولت

آره تمام وجودت

زمان

مکان

اشکال

کتاب

همه تکرار باشن

حرفات هم تکراریه


توی این مدت که ننوشتم سرمایی بی‌ادب خورده بودم حالا اومدم تا بنویسم ولی همون‌هاست همون تکرار همون مکررات


واقعاً نمیدونم باید چیکار کنم.خالیم.خالیه خالیه خالی.

به‌قول یک دوست که داره یک زندگی جدید رو تو وجودش میپرورونه و به زودی مادر میشه که می‌گفت: بعضیا زنده‌گی می‌کنن؛ دارم زنده‌گی می‌کنم

اومدم تا حاضر بگم.اومدم تا بگم زنده‌م، توی این دنیام


هر روز تو خونه‌هاتون تو هوای تنفسی‌تون میام و حرفی باشه کامنت می‌ذارم.

امیدوارم روزی باشه که بتونم تو خونۀ خودم هوایی تنفس کنم یک هوای تازه