یک حرکت لذت‌بخش

امروز در یک حرکت پیچشی رفتم پروما و برای خودم در راستای دامادی برادرجان و ست کردن یک لباس مهمونی‌پوش رفتم خوشگل‌جات خریدم: 

شیک و خوگشل نیستن، پولمان در همین حد بود

این دو تا ساپورت( همان جوراب شلواری کودکی خودمان) رونمایی شدند

و این تل

این مخلفات رو هم از آنجا که تا به حال کار نکرده‌ایم با خودم قرار گذاشتم آرایشگاه رفتم بدم بهشون هر گلی هست اونا بزنن برای ناخن‌هایمان

پ ن1: باشد که روز عروسی خوب خواهرشوهری باشیم

پ ن2: ببخشید از نورپردازی عکس‌ها

پ ن3: از قراین برمی‌آید که به‌زودی عروسی پسرخاله‌مان میشود

پ ن4: لباسم هم به زودی برتنمان رؤیت می‌شود.روز عروسی عکسی خواهد گرفته شد و مسلماً رمزی خواهد بود و چون خیــــــــــــلی سکرت تشریف دارن رمزش هم تغییر خواهد کرد و بهتان می‌دهیم

پ ن5: هنوز چیزهایی هست که باید بخرم