زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

خدایا برای تو حرکت می‌کنم؛ تمام سعی خود را به کار می‌گیرم؛هدفمند و پرشور گام برم
زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

زندگی من= (خودآگاه + ناخودآگاه) من

خدایا برای تو حرکت می‌کنم؛ تمام سعی خود را به کار می‌گیرم؛هدفمند و پرشور گام برم

ترس

  

حال و احوالم هر روز داره بیشتر قاطی میکنه و دیوونه میشه

میترسم از واقعاً دیوونه شدن

میترسم از اینکه نکنه

میترسم

خیلی هم میترسم

به یک زلزله تو زندگیم احتیاج دارم

میترسم از اینکه نکنه خدا در راستای اتفاقات حادث شده تو زندگیم که حرفام رو به بدترین وجهش براورده کرده نکنه نکتۀ زلزله رو تو اون وجه بد حرکت بده

کافر شدم.میترسم با خدا حرف بزنم

میترسم بچه‌ها میترسم

خیلی میترسم

از همه چی میترسم

از کفر از ایمان

از عشق از نفرت

از تنهایی از شلوغی

میترسم

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم شنبه 18 آبان 1392 ساعت 09:03

خودتو بنداز وسط ترسهات سوره جان ... یکی یکی ..
وگرنه رشد میکنن و سنگین تر میشن و تو هم مجبور میشی وزن بیشتری رو به دوش بکشی ...

حس شخصی رو دارم که از جن و روح میترسه و همش فیلم ترسناک با این مضمون نگاه می‌کنه

باران پاییزی چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 11:58 http://baranpaiezi.blogsky.com

خدا بزرگتر از اون چیزیه که در تصور ماست.
ترس هم یک واکنش طبیعیه اما اگر از حد بهش اجازه ی جولان داده بشه، لامصب بدجوری خودنمایی میکنه و آدم رو از حرکت باز میداره. به نظرم این ترس رو یه جوری باید ترسوند

ترسم فقط از خدا نیست باران

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد